صبور و آرام، با چهره ای ظریف و
کشیده و چشمانی نافذ. انگار بند بند وجودش را با رنگهای صلابت و استواری و قلم موی
ایمان و عشق کشیده اند.
ذره ای تردید در گام هایش نیست و هیچ
رغبتی به دامچالهای دنیا ندارد. تاوان سختی را برای خدامحوری و ساده زیستی اش داده
است و صد البته بر آنها مباهات می کند.
زینت خانه اش کتابهای اوست و اتاق
هایش سرشار از تپش و همهمه ی این کتاب هاست.
با تظاهر و تزویر ، کینه ای دیرینه
دارد و زیاد اهل گفت و گو نیست . در خلوت خود به سر می برد و با لقمه نانی می سازد
و می سوزد .
در دانشکده ی الهیات دانشگاه تهران
با استاد شهید مرتضی مطهری حشرونشر فراوانی داشته و همو مقدمه کتاب تماشاگه راز آن
استاد بی بدیل را نوشته است .
اهل تحقیق و تدبر و پایبند به هنر
متعهد است و شیوایی و گیرایی قلم او بی نظیر و انگار قلم در دست او چون سمندی رام
است.
مُبدع شعر سپید مذهبی است و سعی می
کند تا شعر را در متأخرترین شکلش یعنی شعر سپید به مذهب نزدیک کند و آن را به اوج و
ارتفاع بایسته ی آن برساند و تا کنون نیز بخشی از این راه دشوار را طی کرده است.
«استاد عبدالعظیم صاعدی» شاعر،
نویسنده، منتقد ادبی و حافظ پژوه یکی از نوادر بی ادعای ادبیات معاصر ایران است.
بر حقیر توفیقی است که در پی تحقیقی
که پیرامون حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) داشته ام با این شاعر و محقق ارجمند آشنا
شده ام. بعد از آشنایی ، باب مراوده و دوستی بالا گرفت و هم اکنون افتخار درس آموزی
از ایشان را دارم . آن بزرگوار در کمال تواضع و فروتنی هفت عنوان کتاب در دست چاپ
خود را برای ویرایش تحویل اینجانب نمود که بر من منتی مضاعف بوده و با مطالعه ی
آنها حظی وافر نصیب شد.
یکی از زیباترین آثار او، کتاب «کلید
هفت آسمان» است که حاوی اشعار سپید زهرایی است که ایشان با توانایی خاصی القاب و
معارف فاطمی را به طرز بدیعی در ظرف شعر سپید ارائه نمودند؛ کاری بس دشوار که در
ابتدای راه دوستان و یارانش آن را غیر ممکن می دانستند. کتاب «آخرین کلام خاک» نیز
علاوه بر معارف فاطمی ، در حوزه های گسترده تر ، مزین به شعر سپید مذهبی برای سایر
ستارگان آسمان عصمت و امامت می باشد.
آنچه در پی می آید گلچینی از نوشته
های نغز استاد در کتاب در دست چاپ «شهاب های شکفتن و گفتن» است که به مناسبت ولادت
با سعادت ام ابیها و روز زن تقدیم خوانندگان محترم و ارجمند می گردد.
امید که کلام برخاسته از دل بر دل
نشیند .
سید مهرعلی محمدنژاد
◘
مردانی که
در طول زندگی، موفق به انجام کارهای بزرگ شده اند به احتمال قوی یا همسر
نداشته اند و یا همسرانی همراه در کنار خود داشته اند.
◘
امروز یک
مرد عیالوار، برای اداره ی زندگی معمولی و آبرومندانه یا واقعاً باید یک زن صددرصد
معتقد و کدبانو داشته باشد و یا میلیون ها تومان پول آماده و قابل استفاده .
◘
یک خانواده
ی بالنده برای یکدیگر حقوق همسان قائلند و با ایثار در حق یکدیگر به یک کل غیر قابل
شکست تبدیل می شوند.
◘
هر خانه و
خانواده ی واقعی عرصه ای از تپش عاطفه هاست.
◘
تا شخصی
ازدواج نکند، زندگی اش جهت پیدا نخواهد کرد. اولین روز تلاش برای سازگاری با همسر
ناموافق را می توان به تعبیری اولین روز «سلوک» به سوی حق قلمداد کرد. بقیه ی طریق
تا درک اسما و صفات الهی در مدارا و مماشات با فرزندان طی خواهد شد و تا رسیدن به
ذات حق ، مروت با خلق تنها مسیر قابل اعتماد و ممکن است.
◘
رسالت
همسران، تربیت صحیح فرزندان است.
◘
آن زن که
خودش را شایسته عزیزم، عزیزم همسرش نکند، خلأ روحش را هیچ حرف دیگر از هیچ کس دیگر
پر نخواهد کرد.
◘
چقدر بی
پشتوانه است آن زن که مردش را نشناسد یا سعی در شناخت وی نکند، چنین زنی هرگز با
«خود» و لبخندهای راستین در تمام زندگی اش صمیمی نخواهد شد.
◘
موفقیت در
زندگی مشترک ، منوط به شناخت کامل قبل از ازدواج است. نگاه ما فقط انتخاب می کند
اما این تبادل فکر است که شناخت کامل می دهد .
◘
پدر و مادری
که صدای مشاجره ی آنها را فرزندان نمی شنوند، خانه ی آنها گوشه ای از ملکوت برای
بچه هاست.
◘
یک خانه ی
تمیز ، مسجد اهل خانه است و زنان به این اعتبار ، سازنده ی تمام خانه های خدایند.
◘
جای تنفس و
صدای فرشتگان را در خانه خدا فقط تنفس و صدای کودکان پر می کند و با فرشتگان تا
خانه ی خدا چه راه آسانی است.
◘
بچه های ما
در هر سن و سال ، درست به شکل اعمال ما هستند. راستی! اعمال ما چگونه است؟ زشت یا
زیبا؟ شیطانی یا انسانی؟
◘
کسی که
خواستار آرامش در زندگی مشترک است ، طمع و نفرت را از خود دور می کند.
◘
با این که
هر مرد ذاتاً دارای غروری سرکش است، تمایلی فطری در اوست که به حکم آن به آسانی می
پسندد خالصانه وجود خود را پیشکش زن کند. زنی که نتواند از چنین تمایلی به عنوان یک
اهرم و محور در جهت رفاه و نیکبختی خانواده استفاده کند، بهتر است به جای خود،
کلوخی بی مصرف در خانه نهاده و به بیابانها فرار کند.
◘
در خانه ای
که کودک نیست، مدام قرآن به تلاوت بگشاییم که تنها در چنین حالتی ، خانه محل نزول
فرشتگان خواهد بود.
◘
هر اتفاقی
در زندگی خانوادگی می خواهد نادیده ای را نشانمان دهد و حرفی جدید به ما بزند. با
چشم بصیرت نگاهش کنیم و با گوش باز آن را بشنویم از هیچ اتفاقی در زندگی نباید
سرسری گذشت زیرا به نفع حال و آینده ی ماست.
◘
زنی که به
همسرش «نه» نمی گوید در این دنیا زندگی کردن در بهشت را برگزیده است. او می داند
بهشت آفرینش جز مرد نیست.
◘
آن زن که
آگاه باشد نیمی از قلب افراد خانه و خانواده در آشپزخانه می تپد، آن نیمه ی دیگر
قلبشان را نیز به آسانی قادر است تصاحب کند.
◘
زن و شوهر
یک رنگ، زندگی را در هر رنگش چشم نواز و دلخواه می کنند و به پیش می برند.
◘
میان زن و
شوهر هیچ مشکلی نیست که مشترکاً قادر به حل آن نباشند؛ فقط نباید بگذارند بزرگتر
شود چون آن وقت حل آن قدرت بیشتری می طلبد.
◘
پدر و مادری
که به احترام به یکدیگر «شما» می گویند، فرزندانشان در زندگی از هیچ کس، هرگز «تو»
نخواهند شنید.
◘
درباره ی
تربیت کوچکترها (فرزندان خود یا دیگران) مواظب دستها و زبان خود باشیم . طبیعتاً
بچه ها، بزرگ می شوند و بزرگ ها، پیر و عملها سرانجام عکس العمل می زایند.
◘
آن کس که در
زندگی به فرزندانش «خدا» را نمی دهد، یقین داشته باشد از ثروت های دنیوی به هر
مقدار که باشد، ارثیه ای بی نگهبان برایش گذاشته است.
◘
برای زن، به
دست آوردن توفیق در اجتماع کوچک خانه، تمرینی است جهت موفقیت در کارهای اجتماعی آن
زن که در جمع خانواده از این توفیق نصیبی ندارد به عبث به دنبال موفقیت اجتماعی عمر
هدر می دهد.
◘
چه موجود
پربهایی است زنی که بتواند خودش را شایسته ی عزیزم عزیزم همسرش کند.
◘
وقتی یک زن
خوش ذوق و وفادار در خانه داریم، اتاقهای مان کوچک یا بزرگ ، سقفشان از جنس آسمان
است.
◘
زن و شوهر
صمیمی می توانند ستاره ها را زمینی کنند.
|